درسهای کوچک خلاقیت برای تبلیغات
در صنعت تبلیغات مهمترین دغدغه برای فروشندگان و یا ارائهکنندگان خدمات، برجسته کردن این موضوع است که محصول و خدمات ارائه شده را با کیفیتی بالا نشان دهند که در “اصل بودن” آنها شکی نباشد. هر کسبوکاری برای مانور دادن بر این موضوع راه حلی را انتخاب و به نوعی افراد را به خرید ترغیب میکند و اصولا طرحهای تبلیغاتی خلاق در انتقال پیامهایی از این دست موفقترند.
در این راستا به گزارش تصویری دو طرح تبلیغاتی خلاق، برای نشان دادن کالای اصل میپردازیم:
پروژه اول:
Viva Nutritiona مستقر در نیویورک، شرکتی است که در تولیدات “مواد غذایی سالم” فعالیت میکند و همانطور که از معنای نامش مشخص است(زنده باد تغذیه)، روی تولیدات با کیفیت غذایی خود تعصب خاصی دارد. چندی پیش این شرکت برای معرفی یک محصول جدید تحت عنوان آدامس یا صمغ طبیعی ساخته شده از میوههای تازه و طبیعی، دست به طراحی زد که نمونههای طراحی آن را در زیر مشاهده میکنید:
همچنان که بسیاری از بزرگان عرصه تبلیغات در آثار خود مطرح کردهاند، بهترین تبلیغات هم قادر به نجات دادن یک محصول بد و بیکیفیت نیست. اما برعکس، یک تبلیغ دست پایین و تا حدودی فرعی میتواند بهشدت برای یک محصول خوب و باکیفیت مناسب و مؤثر واقع شود.
نکته اصلی در اینجا این است که بازاریابان باید محصولی خوب و باارزش را (چه در حوزه صنعتی یا مصرفی) برای مصرفکننده فراهم کنند، محصولی که مشکلی از خریدار رفع کند و برای وی ارزش داشته باشد.
در این رابطه حوزه بازاریابی صنعتی را در نظر بگیرید
باوجوداینکه فرایند خرید در خرید صنعتی تا حدودی متفاوت از فرایند خرید در حوزه مصرفی است، باید توجه کرد که در حوزه صنعتی هم همچنان در حال برقراری ارتباط با مردم و انسانها هستیم. بازاریابان همچنان باید به آن خریداران نشان دهند که چرا داشتن روابط تجاری با آنها، برایشان سودمند است. تبلیغات فانتزی، میهمانیهای شام و تخفیفهای آنچنانی درنهایت تنها منجر به تلف شدن زمان بسیار زیادی از دو طرف میشود، اگر که بازاریاب موفق به برجسته کردن راهحل قابلارائه برای رفع مشکل خریدار توسط محصول پیشنهادشده نشود.
اگر مسئله یا سؤال مطرحشده از شرکت خریدار در رابطه با مسائل بازاریابی و فروش آن شرکت باشد، آنگاه راهحل ارائهشده از طرف شرکت فروشنده خدمات باید بهروشنی نشان دهد که این راهحل چگونه قادر به حل مشکل بازاریابی و فروش شرکت خریدار است. شاید در ظاهر ساده به نظر برسد، ولی همین سادگی در بسیاری از موارد موجب سختی و مشکلات بسیار زیادی میشود.
حالا حوزه بازاریابی مصرفی را مدنظر قرار دهید
هیچکس دوست ندارد تصور کند که مورد فروش چیزی قرارگرفته یا تنها به چشم یک مشتری به وی نگاه کردهاند. بلکه همه دوست دارند احساس کنند که حرف آنها شنیده و درک شده است. در این صورت، برای یک بازاریاب لازم و ضروری است که با تمام دقت به نیازها و خواستههای مشتری با دقت تمام گوش کند و همواره در پی مشاهده نشانههای مناسبی در ارتباط با آمادگی خرید از طرف خریدار باشد و همچنان محصول مناسب را بهمنظور رفع مشکل مشتری به وی معرفی کند.
بازهم توجه داشته باشید، که شاید در ظاهر ساده به نظر برسد. اما اگر بهمنظور بررسی دقیقتر چشمانداز بازاریابی قدمی به عقب برداریم، متوجه میشویم که کل این فرایند آنچنان هم ساده نیست.
اگر بخواهیم چند نمونه کوتاه و ساده از دلیل بروز چنین وضعیتی را نام ببریم، تنها میتوانیم به موارد زیر اشارهکنیم:
1- محصول، محصول بدی است؛ اما برند موردنظر با استفاده از حجم زیاد تبلیغات سعی درفروش آن به بازاری دارد که ارزش واقعی این محصول را درک نمیکند.
2- کسبوکار ارائهدهنده محصول، یک بازار اشتباه را هدف گرفته است؛ بنابراین با وجود اینکه تبلیغات استفادهشده خیلی و خوب و قوی است، محصول فروختهشده یا در حال فروش با نیازها و خواستههای مصرفکنندگان موردنظر همخوانی و هماهنگی ندارد.
3- بازار برای پذیرش محصول موردنظر آمادگی ندارد؛ بنابراین شکی نیست که تمام هزینههای صرف شده برای تبلیغات و تخفیفها و پروموشن های مربوطه بهراحتی از بین رفته و تلف میشوند.
درسهای کوچک خلاقیت در تبلیغات برای پروژه اول:
دگردیسی (Metamorphosis)، قویترین مفهوم در این پروژه است که طراح با الهام گرفتن از آن، پیام تبلیغاتی خود را انتقال میدهد. سادهترین مثال برای فهم دگردیسی تبدیل یک کرم ابریشم به پروانه است زیرا تغییر برای تکامل در آن به وضوح دیده میشود و معنای این کلمه چیزی غیر از این نیست به طور کلی دگردیسی یعنی: “تکامل و دیگرگونگیای در قالب یک تغییر که برآمده از رشد است و در شکل، ساختار و فرم نمایان خواهد شد”
این مفهوم در طراحیهای گرافیکی، معماری و حتی ادبیات اتفاق میافتد و با تزریق حرکت و تکامل در شاکله اجزا، منجر به نوعی تغییر ماهیت در شخصیتها میشود، از لایههای درونی، تغییر شکلها و تکاملها میگوید و با ایجاد حرکت در دید و ذهن، جستجوگری را به مخاطب القا میکند. بنابریان این مفهوم به عنوان یک ابزار، پیشنهاد کارآمد و تاثیرگذاری برای نشان دادن ساختار و لایههای درونی یک تفکر یک سرویس یا یک محصول است.
منبع: سایت بالایخط